کد مطلب:277265 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

وقت ظهور حضرت مهدی
یكی از سؤال هایی كه از گذشته تا امروز مطرح بوده است و همواره از امامان می پرسیده اند، سؤال از وقت ظهور آن حضرت است. از این رو، در این زمینه روایات زیادی به دست ما رسیده است. از آن جا كه این مسأله اهمیت دارد، آن را در اینجا بررسی می كنیم.

وقت ظهور آن حضرت تعیین نشده و علم به وقت ظهور، از آن خداوند است و جز



[ صفحه 442]



او كسی نمی تواند وقت ظهور را تعیین كند. در این زمینه، روایات بسیار صریح و معتبری از پیشوایان معصوم (علیهم السلام) وارد شده كه به برخی از آنها اشاره می كنیم:

1 ـ جلال الدین سیوطی در تفسیر «درّ المنثور» در مورد این آیه شریفه: «فَهَلْ یَنْظُرُونَ اِلاّ السّاعَةَ اَنْ تَأتِیَهُمْ بَغْتَةً» [1] از ابو هریره روایت كرده است كه گفت:

«بادیه نشینی از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) پرسید: ساعت كی است؟

حضرت در جواب فرمود: «هنگامی كه امانت ضایع شود، در انتظار ساعت باش».

اعرابی گفت: ای رسول خدا! ضایع ساختن امانت چگونه است؟

فرمود: «موقعی كه كارها به كسانی كه اهلیّت آن را ندارند واگذار گردید، در انتظار ساعت باش». [2] .

2 ـ همچنین «سیوطی» از ابن مردویه، از ابو هریره روایت كرده است كه گفت:

مردی نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد و گفت: یا رسول الله! موقع فرا رسیدن ساعت كی است؟

آن حضرت فرمود: «در این مورد، مسئول از سئوال كننده آگاه تر نیست».

آن مرد گفت: ای كاش ما را از نشانه های آن باخبر می ساختی!

فرمود: «هنگامی كه بازارها و محل داد و ستدها به یكدیگر نزدیك شوند».

آن مرد گفت: نزدیك شدن بازارها به یكدیگر چیست؟

فرمود: «این كه برخی از مردم به برخی دیگر از كمبود در آمد شكایت كنند، و اولاد زنا فراوان گردد، و غیبت كردن گسترش یابد، و صاحبان مال و ثروت مورد تعظیم قرار گیرند، و صدا و آواز مردمان فاسق در مساجد بلند شود و اهل منكر آشكار گردند، و ستمگری بسیار شود آن وقت است كه ساعت فرا رسد». [3] .

از احادیث شریفه زیادی كه در مورد كلمه «ساعت» وارد شده، چنین استفاده می شود كه «ساعت» در اصطلاح شرع مقدس، به دو چیز اطلاق می شود: یكی روز ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)، و دیگری روز قیامت.



[ صفحه 443]



بنابر این، مقصود از «ساعت» یا زمان ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) است یا زمان ظهور و قیامت. زیرا این دو زمان در بسیاری از نشانه ها با هم مشترك اند؛ چه آن كه، هم روز ظهور و هم روز قیامت، برای مؤمنان مایه رحمت و شادكامی و برای كافران و منافقان، موجب عذاب و نقمت است، و چنان كه از احادیث بعدی ظاهر می شود، خداوند علم و آگاهی این دو روز را به خود اختصاص داده و هیچ یك از انبیا و اولیای خود را از فرا رسیدن این دو روز، مطلع نساخته است.

3 ـ در حدیثی از امام حسن مجتبی (علیه السلام) آمده است كه فرمود:

«از جدّم رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) پرسیدم كه امامان بعد از او چند نفرند؟

فرمود: امامان بعد از من، به تعداد نقبای بنی اسرائیل، دوازده نفرند. خداوند علم و فهم مرا به آنها عطا فرموده است. تو ای حسن! یكی از آنها هستی.

عرضه داشتم: یا رسول الله! قیام قائم ما اهل بیت كی خواهد بود؟

فرمود: ای حسن! حكایت قیام «قائم»، مثل روز قیامت است كه علمش نزد خداست و ناگهان فرا می رسد». [4] .

4 ـ در كتاب «اصول كافی» و «غیبت» نعمانی، و «بحار الانوار» از فضل بن یسار، روایت كرده اند كه گفت:

به حضرت باقر (علیه السلام) عرضه داشتم: آیا برای این امر وقتی تعیین شده است؟ فرمود:

««كَذِب الوَقّاتُون، كَذِب الوَقّاتُون،كَذِب الوَقّاتُون؛ كسانی كه وقتی برای ظهور تعیین كنند، دروغ می گویند. و این جمله را سه بار تكرار فرمود». [5] .

5 ـ در «غیبت» شیخ طوسی (رحمه الله) از فضیل روایت كرده است كه گفت:

از امام محمّد باقر (علیه السلام) پرسیدم: آیا برای این امر (زمان ظهور) وقتی تعیین شده است؟ فرمود:

«آنهایی كه وقتی برای آن تعیین كنند، دروغ می گویند. و سه بار این جمله را تكرار نمود». [6] .



[ صفحه 444]



6 ـ در پایان حدیث مفصلی كه در كتاب «اصول كافی» از آن حضرت روایت شده، آمده است كه فرمود:

«... از ما بپرسید، آنچه ما به شما گفتیم ـ كه مسلماً راست خواهیم گفت ـ به آن اقرار و اعتراف كنید، كه البته می دانم كه چنین نخواهید كرد.

دانش ما بسیار روشن و آشكار است، و امّا فرا رسیدن دولت ما كه در آن دین آشكار شود و اختلافی در بین مردم نباشد، برای آن مدّتی است كه باید شبها و روزهای زیادی بگذرد تا این كه وقت آن فرا رسد و حق آشكار گردد و امر یكی شود». [7] .

7 ـ در كتاب «غیبت» شیخ طوسی و «غیبت» نعمانی، و «بحار الانوار»، از عبد الرحمان بن كثیر روایت كرده اند كه گفت:

در خدمت امام جعفر صادق (علیه السلام) نشسته بودم كه مهزم اسدی وارد شد و عرض كرد: جانم به فدایت! ظهور قائم آل محمّد (علیه السلام) كه شما اهل بیت و ما ـ شیعیان ـ انتظار آن را می كشیم، كی خواهد بود؟... فرمود:

«ای مهزم! آنان كه وقتی برای آن تعیین می كنند، دروغ می گویند و آنان كه برای ظهورش شتاب می نمایند به هلاكت می رسند، و آنان كه تسلیم امر الهی هستند نجات می یابند، و سرانجام همه به سوی ما باز می گردند». [8] .

8 ـ در «غیبت» شیخ طوسی از محمّد بن مسلم روایت كرده است كه آن حضرت فرمود:

«مَنْ وَقَّتَ لَكَ مِنَ النّاسِ شَیْئاً، فَلا تهابَنّ أن تُكَذِّبَهُ، فَلَسنا نُوَقِّتُ لاِحَد وَقْتاً».

«هر كس وقتی برای ظهور تعیین نمود، هیچ باكی نداشته باش كه او را تكذیب كنی؛ زیرا ما برای هیچ كس وقت تعیین نمی كنیم». [9] .

9 ـ در «غیبت» نعمانی از ابو بصیر روایت كرده است كه گفت: من در باره حضرت قائم (علیه السلام) از امام صادق (علیه السلام) پرسش نمودم، فرمود:



[ صفحه 445]



«كَذِبَ الوَقّاتُونَ، إنّا أهْل بَیْت لانُوَقِّتُ، ثُمَّ قالَ: أبی الله إلاّ أنْ یخْلِفَ وَقْتَ الْمُوَقِّتِین». [10] .

«كسانی كه وقتی برای ظهور تعیین می كنند، دروغ می گویند. ما اهل بیت، وقتی برای آن تعیین نمی كنیم. سپس فرمود: خداوند اراده فرموده است كه با هر وقتی كه وقت گزاران تعیین كنند، مخالفت نماید».

10 ـ مفضل بن عمر گوید:

به پیشگاه امام صادق (علیه السلام) عرض كردم: آیا برای ظهور مهدی منتظر (علیه السلام) وقتی تعیین شده كه مردم آن را بدانند؟ فرمود:

«نه، خداوند اجازه نداده است كه برای آن وقت معینی باشد كه شیعیان ما از آن آگاهی داشته باشند.

عرض كردم: ای آقای من! چرا نمی توان از وقت آن مطّلع شد؟

فرمود: زیرا وقت ظهور او، همان ساعتی است كه خداوند می فرماید: «وَ یَسْئلُونَكَ عَنِ السّاعَةِ أیّانَ مُرْساها قُلْ إنَّما عِلْمُها عِندَ رَبِّی لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إلاّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمواتِ و الأرْضِ لا تَأتِیكُمْ إلاّ بَغْتَةً؛ [11] از تو در مورد ساعت ـ ظهور ـ می پرسند كه زمان فرا رسیدن آن كی خواهد بود؟ بگو علمش در نزد پروردگار من است و هیچ كس جز او نمی تواند آن را آشكار سازد، و آن (حتّی) در آسمانها و زمین سنگین آمده است و جز به طور ناگهانی به سراغ شما نمی آید».

و نیز آن همان ساعتی است كه خداوند فرموده است: «یَسْئلُونَكَ عَنِ السّاعَةِ أَیّانَ مُرْساها»؛ [12] «از تو در مورد ساعت قیام می پرسند كه طلوع آن در چه وقت است؟».

و نیز فرموده است: «إنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السّاعَةِ»؛ [13] «علم ساعت ـ قیامت ـ در نزد خداوند است».



[ صفحه 446]



و همچنین فرموده است: «فَهَلْ یَنْظُرُونَ إلاّ السّاعَةَ أَنْ تَأتِیَهُمْ بَغَتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها»؛ [14] «آیا آنها جز این انتظاری دارند كه ساعت قیام به طور ناگهانی فرا رسد، در حالی كه هم اكنون نشانه های آن آمده است».

... و هم فرموده است: «وَ ما یُدْرِیكَ لَعَلَّ السّاعَةَ تَكُون قَرِیباً»؛ [15] «و تو چه می دانی، شاید ساعت قیام نزدیك باشد».

و باز فرموده است: «یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذینَ لا یُؤمِنُونَ بِها وَ الَّذِین آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَیَعْلَمُونَ أنَّهَا الحَقُّ ألا إنَّ الَّذین یُمارُون فی السّاعَةِ لَفی ضَلال بَعید»؛ [16] «كسانی در مورد آن (ساعت قیام) شتاب می كنند كه آن را باور ندارند؛ ولی آنان كه آن را باور كرده اند، پیوسته با ترس و هراس مراقب آن هستند، و می دانند آن حق است. آگاه باش! آنان كه در مورد ساعت مجادله می كنند در گمراهی عمیقی هستند».

مفضّل می گوید: پرسیدم معنای مجادله در مورد ساعت چیست؟ فرمود:

یعنی می گویند: قائم (علیه السلام) كی متولّد شده؟ چه كسی او را دیده؟ حالا كجاست؟ كی ظاهر می شود؟

این پرسشها و مجادله ها شتاب در امر خدا، و شك و تردید در قضای الهی و دخالت در قدرت خداست. اینان كسانی هستند كه در دنیا زیانكارند و در آخرت بازگشت بسیار بدی دارند.

مفضّل گوید: عرض كردم: آیا برای او نمی توان وقتی تعیین كرد؟ فرمود:

ای مفضّل! نه من وقتی برای آن تعیین می كنم و نه هم وقتی برای آن تعیین شده است. هر كس برای ظهور مهدی ما (علیه السلام) وقت تعیین كند خود را در علم خدا شریك دانسته و ـ به ناحق ـ خود را بر اسرار الهی واقف پنداشته است كه این ادّعایی بی اساس است». [17] .



[ صفحه 447]



11 ـ حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) به علی بن یقطین فرمود:

«... شیعیان به وسیله اُمید و آرزو زنده اند و به صلاح آیند.

علی بن یقطین می گوید:

اگر به ما گفته می شد كه برای این امر وقتی تعیین شده و مثلا دویست سال یا سیصد سال دیگر واقع می شود، دلها را قساوت می گرفت و توده مردمان از اعتقاد به اسلام بر می گشتند؛ ولی گفته اند: چه بسیار زود است! چقدر نزدیك است! تا دل مردم آرام بگیرد و فرج را نزدیك بدانند». [18] .

12 ـ در كتاب «ینابیع المودّه» و «فرائد السمطین» و برخی منابع دیگر از حضرت علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روایت كرده اند كه در ضمن حدیثی به دعبل بن علی خزاعی فرمود:

«... امام بعد از حسن ـ عسكری ـ پسرش حجّت و قائم منتظر است كه در دوران غیبتش انتظار او را می كشند... و امّا این كه او كی ظاهر می شود، خبر دادن از وقت ظهور است، و پدرم توسّط پدرانش از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به من خبر داده اند كه آن حضرت فرمود: «مَثَلُهُ كَمَثَلِ السّاعَةِ لا تَأتِیكُمْ إلاّ بَغْتَةً» مَثَل آن مثل روز قیامت است كه ناگهان به شما می رسد». [19] .

13 ـ در توقیعی كه حضرت ولی عصر (علیه السلام) برای اسحاق بن یعقوب نوشته اند، چنین آمده است:

«... اما ظهور و فرج، مربوط به خداوند است و هر كس وقتی برای آن تعیین كند، دروغ گفته است». [20] .

علاوه بر این روایات، در كتابهای مقدّس اهل ادیان و بخصوص در تورات و انجیل نیز وقتی برای ظهور تعیین نشده است كه برای اطمینان خاطر خوانندگان به فراز هایی از آن دو كتاب اشاره می كنیم.



[ صفحه 448]



الف) تورات

«و در ایّام آخر واقع خواهد شد... جمیع اُمّتها به سوی آن روان خواهند شد... او اُمّتها را داوری خواهد نمود و قومهای بسیاری را تنبیه خواهد كرد... اُمّتی بر اُمّتی شمشیر نخواهد كشید و بار دیگر جنگ را نخواهند آموخت». [21] .

«اگر چه تأخیر نماید، برایش منتظر باش؛ زیرا كه البته خواهد آمد و درنگ نخواهد كرد... بلكه جمیع اُمّت ها را نزد خود جمع می كند و تمامی قوم ها را برای خویشتن فراهم می آورد». [22] .

ب) انجیل

«این شخص هم پسر ابراهیم است؛ زیرا كه پسر انسان آمده است تا گمشده را بجوید و نجات بخشد... كه ملكوت خدا می باید در همان زمان ظهور كند... تجارت كنید تا بیایم». [23] .

«امّا از آن روز و ساعت هیچ كس اطلاع ندارد حتّی ملائكه آسمان جز پدر من و بس؛ لیكن چنان كه ایّام نوح بود ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد بود... لهذا شما نیز حاضر باشید؛ زیرا در ساعتی كه گمان نبرید پسر انسان می آید». [24] .

«ولی از آن روز و ساعت غیر از پدر هیچ كس اطلاع ندارد؛ نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم. پس بر حذر و بیدار شده، دعا كنید؛ زیرا نمی دانید آن وقت كی می شود... پس بیدار باشید؛ زیرا نمی دانید كه در چه وقت «صاحب خانه» می آید؛ در شام یا نصف شب یا بانگ خروس یا صبح... اما آن چه به شما می گویم، به همه می گویم: بیدار باشید». [25] .

با توجّه به آنچه گذشت معلوم می شود كه امر ظهور مربوط به خداوند است و تنها اوست كه وقت ظهور را می داند. بنابر این، هر كس برای ظهور وقتی تعیین كند، دروغ



[ صفحه 449]



گفته است؛ زیرا اراده و مشیّت خدا تابع اراده و خواست مردم نیست، و خداوند به خاطر عجله و شتاب مردم شتاب نمی كند. زیرا كسی در كاری شتاب می كند كه از دست دادن آن بهراسد، و خداوند از این جهت، ترس و هراسی ندارد و هر گاه مصلحت ایجاب كند خواست خدا انجام می پذیرد.


[1] سوره محمّد (صلي الله عليه وآله وسلم)، آيه 18. «آيا كافران جز اين انتظار مي برند كه رستاخيز به ناگاه بر آنان فرا رسد؟».

[2] تفسير درّ المنثور، ج 7، ص 468، الجزء السادس والعشرون.

[3] تفسير درّ المنثور، ج 6، ص 50.

[4] منتخب الأثر، ص 30، ح 41 و كفاية الاثر، ص 168.

[5] كافي، ج 1، ص 368، ح 5؛ غيبت نعماني، ص 294، ح 13، باب 16؛ بحار الانوار، ج 52، ص 118، ح 45.

[6] غيبت شيخ طوسي، ص 262؛ منتخب الاثر، ص 463، ح 1.

[7] كافي، ج 1، ص 251.

[8] غيبت شيخ طوسي، ص 262؛ بحار الانوار، ج 52، ص 103، ح 7؛ غيبت نعماني ص 294، باب 16، ح 11.

[9] غيبت شيخ طوسي، ص 262؛ بحار الانوار، ج 52، ص 104، ح 8.

[10] غيبت نعماني، ص 294، باب 16، ح 12.

[11] سوره اعراف، آيه 186.

[12] سوره نازعات، آيه 42.

[13] سوره لقمان، آيه 34.

[14] سوره محمّد، آيه 18.

[15] سوره احزاب، آيه 63.

[16] سوره شوري، آيه 18.

[17] بحار الانوار، ج 53، ص 1 ـ 3.

[18] غيبت نعماني، ص 295، ح 14؛ كافي، ج 1، ص 369، ح 6.

[19] ينابيع المودّه، ج 3، ص 309، باب 80؛ فرائد السمطين، ج 2، ص 338؛ منتخب الاثر، ص 221.

[20] غيبت شيخ طوسي، ص 176؛ بحار الانوار، ج 53، ص 180، ح 10؛ كشف الغمّه، ج 2، ص 531.

[21] تورات، كتاب اشعياي نبي، باب دوم، بندهاي 2 ـ 4.

[22] تورات، كتاب حيقوق نبي، باب 2، بندهاي 3 ـ 5.

[23] انجيل لوقا، باب 19، بندهاي 8 ـ 13.

[24] انجيل متي، باب 24، بندهاي، 36، 37، 44.

[25] انجيل مرقس، باب 13، بندهاي 32، 33 و 35.